به گزارش خبرگزاری مهر، اخبار شیوع موارد متعدد بیماری تنفسی در هفتههای اخیر آن هم در چین به گونهای با آن پیش زمینه ذهنی گره خورده و موجب نگرانی افکار عمومی حتی مقامات بهداشتی کشورها را فراهم آورده است. درخواست سازمان جهانی بهداشت در راستای برنامه پایش بیماریهای نوظهور ProMED برای اطلاعات بیشتر در مورد افزایش بیماریهای تنفسی نیز نه تنها از نگرانیها نکاست بلکه در روزهای گذشته بر نگرانیهای موجود در این زمینه در سطح جهان افزود. البته سازمان جهانی بهداشت پس از این درخواست، اعلام کرد که مقامات بهداشتی تاکنون هیچ عامل بیماریزای جدید یا غیرعادی در این زمینه مشاهده نکردهاند. از سوی دیگر پزشکان و محققان حوزه سلامت نیز گفتند هنوز دلیلی برای نگرانی و اعلام هشدار بینالمللی وجود ندارد. اما برخی کشورها از جمله تایوان به شهروندان خود به ویژه افراد مسن، کودکان و افراد دارای بیماری زمینهای، توصیه کردند تا اطلاع ثانوی از سفر به چین خودداری کنند
افکار عمومی در ایران هم قاعدتاً از این موضوع مستثنی نیست. بر این اساس، کیانوش جهانپور رئیس اسبق مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت، در میزگرد «دیده بان سلامت» با حضور محمدمهدی گویا متخصص بیماریهای عفونی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران و رئیس سابق مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت و پیمان پرچمی پزشک و کارشناس پایگاههای مرزی و ارتباطات در خطر، ابعاد موضوع و اینکه چقدر ممکن است یک خطر واقعی یا یک بیماری نوپدید در راه باشد، این موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
معما همچنان باقی است
گویا: همیشه در این سالهای اخیر، دانشمندان که دور هم جمع شدند، چه در حین کرونا و چه بعد از کرونا، صحبتهایی را بین خودشان تبادل کردند که بتوانند به نوعی ابهاماتی که در آن زمان وجود داشت و تاکنون هم وجود دارد، پاسخ دهند. یکی از آن ابهامات این بود که منشأ کرونا از کجا بود؟ از سال ۲۰۲۰ تا الان که داریم سه سال را تمام میکنیم، هنوز این سوال پاسخ داده نشده یا لااقل پاسخ قطعی داده نشده است. عدهای معتقدند که این یک رویداد طبیعی بود و ویروسی در طبیعت وجود داشته و جهش پیدا کرده، مثل بقیه ویروسهای دیگر و عاقبت آن این شد که با یک پاندمی مواجه شویم. عده دیگری معتقدند که این ناشی از اتفاقاتی بوده که در آزمایشگاه تحقیقاتی رخ داده است. آزمایشگاهی روی ویروس تحقیق میکرده و حالا به هر دلیل، نشتی داشته به صورت اتفاقی و عده دیگری میگویند که حتی این یک نشتی آزمایشگاهی عمدی بوده است. این ابهام حداقل تا جایی که من میدانم هنوز پاسخی به آن داده نشده است. پاسخی به صورت رسمی و اعلام شده، وجود ندارد.
علاوه بر این در تشخیص بیماری دچار مشکل بودیم. در تأمین واکسن مناسب هم هنوز دنیا به یک واکسن بسیار مناسب با مصونیت قطعی که تکلیف را روشن کند و فرد را از ابتلاء به بیماری ایمن کند، نداریم. واکسنهای موجود واکسنهایی هستند که از ابتلاء به بیماری شدید و مرگ جلوگیری میکنند، در صورتی که خیلیها فکر میکردند این واکسنهای کرونا حتی از ابتلاء به بیماری جلوگیری کند. در مورد دارو و درمان هم همینطور است. درمان قطعی هنوز وجود ندارد.
بنابراین ما با یک پاندمی مواجه شدیم که ابزار اصلی مبارزه با آن را در اختیار نداشتیم و نداریم و اگر هم تکرار شود، باز با همین مصیبتها در جهان روبرو خواهیم بود. این موضوعی بسیار مهم است، بنابراین مساله مواجهه با یک اتفاقاتی که ممکن است منجر به پاندمی شود مساله اصلی و حیاتی نظامهای سلامت کشورها است و همه انرژیشان را در کشورهای پیشرفته گذاشتهاند تا این نقاط ضعف را بپوشانند. اما چگونه بپوشانند؟ اینکه یک نظام مراقبت قوی داشته باشند برای اپیدمیولوژی بیماری که سمت درستی داشته باشد، بیماری را رصد کند، سریع اطلاعرسانی کند، یک سیستم آزمایشگاهی توانا داشته باشند که بتواند ویروس یا باکتری را یا هر عامل بیماریزا را سریع شناسایی کند، شخصیت کامل آن را در آورد. یک نظام مراقبت و درمان توانا داشته باشند که اگر با حجم زیادی از بیمار روبرو شدند، بتوانند آنها را پاسخگو باشند، درمانشان کنند. از ابتلای بیش از حد و از اینکه مریض بیش از حد به آیسییو برود و از اینکه مریض بیش از حد بستری شود و از مرگ، جلوگیری کنند. یک واکسن مناسب داشته باشند یا سریع به آن دست پیدا کنند. الان سرمایهگذاریها روی این مساله به صورت جدی است یعنی کمپانیهای واکسنساز دنیا دارند روی بیماریهای احتمالی در آینده تحقیق میکنند و همینطور در مورد دارو.
بنابراین هر اتفاقی که میافتد و ابعادش غیرمعمول است، اینها به تکاپو میافتند که این پنج سوال را فوراً پاسخ دهند. نظام مراقبتشان چقدر اینها را رصد میکند، بیمارستان چقدر از اینها را پذیرش میکند، واکسن دارد یا ندارد. درمان دارد یا ندارد و آزمایشگاهش چگونه میتواند تعیین تکلیف کند. در مورد چین هم اتفاقی که الان افتاده است، این است که یک تعدادی بیش از حد معمول مبتلا به بیماری تنفسی شدند و عمدتاً هم در یک گروه سنی خاص یعنی کودکان. تعداد، بیش از حد معمول است. چه اتفاقی افتاده؟ چه عامل بیماریزایی باعث این شده؟ آیا این یک واقعه طبیعی است؟
ممکن است یک واقعه طبیعی باشد اگر این طور باشد، عامل بیماری زا تقریباً شناخته شده است. یعنی مثلاً آنفلوانزا در یک سال ممکن است که ۵۰۰ هزار نفر را مبتلا کند و در یک سال دیگر ممکن است که چند میلیون نفر را مبتلا کند. بنابراین اینها معمول است، واکسن آن را هم دارند. داروی نسبتاً مناسبش را هم دارند. ولی یک موقع هست که هنوز خیلی قاطعانه به این سوال پاسخ داده نشده است؟
تأخیر در تشخیص و اعلام عامل بیماری زا میتواند شک برانگیز باشد
یک نظام مراقبت اپیدمیک میگوید، موارد بیماری در یک منطقه جغرافیایی خاص افزایش پیدا کرده، اما واقعه یک واقعه غیرمعمول است، مقامات بهداشتی محلی میگویند در آن چیزهایی که بررسی کردیم، هیچ ویروس غیرمعمولی نبوده، هیچ باکتری غیرمعمولی نبوده و همه همان چیزهایی است که هر سال رخ میدهد. اگر اینطور باشد، با توجه به شناختی که من از مرکز کنترل و مدیریت بیماریهای چین دارم و با تواناییهای CDC چین، معتقدم که CDC چین خیلی راحت میتواند عامل بیماریزا را شناسایی کند و اگر در اعلام عامل بیماریزا تأخیر کند، میتواند شکبرانگیز شود.
اطلاعاتی که از آن نیاز داریم این است که:
۱- نظام مراقبت، اطلاعات گسترده و شیوع دقیق بیماری در هفته را چقدر گزارش کرده است؟
۲- چقدر در هفته مبتلا میشوند؟
۳- چقدر کارشان به بستری و بیمارستان میکشد؟
۴- چقدر بیمار کمعلامت وجود دارد؟
۵- چقدر سرپایی درمان میشوند؟
۶- چند نفر فوت شدهاند؟
۷- در کدام گروه سنی، غیر از بچهها، موارد بیماری دیده شده است؟
و بسیاری از سوالات دیگر که هنوز به این سوالات پاسخ دقیق و مشخص داده نشده است.
گویا: مدیریت شایعه هنر نظامهای سلامت است
شاید زمانی لازم دارند تا جمعبندی خودشان را بگویند ولی هرچه این زمان طولانیتر شود، شایعات بیشتر میشود و خود مدیریت شایعه یک هنر نظام سلامت است. خود شما سابقه طولانی بهخصوص در کووید در این زمینه داشتید. هر روز صبح که از خواب بلند میشدیم، باید به ۶- ۵ شایعه پاسخ میدادیم.
الان چنین وضعیتی به نظرم دارد رخ میدهد که بایستی مدیریت بیماری CDC چین، وزارت بهداشت چین به این سوالات پاسخ بدهند و سازمان جهانی بهداشت هم کمک کند، قانع شود که آنچه که اینها ادعا میکنند، درست هست. لذا بهتر این است که به قول معروف خیلی با احتیاط به مساله نگاه کنیم.
جهانپور: یعنی همچنان این سوال و پاسخش باز میماند که ممکن است ولو با ریسک کم همچنان یک بیماری نوپدید مطرح باشد؟
گویا: حتی به نظر میآید در مورد اظهار نظر و نفی بیماری نوپدید یا سویهای جدید، ریسک کردند، ولو اندک. در مورد این ادعا باید احتیاط کرد. حتی اگر الان هم ریسک آن اندک باشد و تعداد بستری آن کم باشد و تعداد مرگ و میر کم باشد. واقعاً تا وقتی که ندانیم عامل بیماریزا چیست، نمیدانیم فردا چه اتفاقی میافتد. کافی است که یک تغییر در ساختار این عامل بیماریزا ایجاد شود تا همه چیز را بر هم بزند. این چیزی است که سازمان جهانی بهداشت از آن نگران است و در مورد چین هم در مذاکراتش همین مساله را عنوان میکند.
جهانپور: به هر حال قاعدتاً این مواردی که آقای دکتر گویا برشمردند، به نوعی متوجه نظام سلامت ما و وزارت بهداشت و قشرهای درگیر در موضوع با هر عنوان هم هست و از سازمان بهداشت جهانی و از وزارت بهداشت و حوزههای مربوطه، یکسری پیامهای ارتباطات خطر را حداقل در ۳- ۲ هفته اخیر داشتیم، یکسری هشدارها که به نظر میآید که به هر حال، سنسورها و حسگرها در وزارت بهداشت هم فعال شده و در این خصوص با اطلاعاتی که احتمالاً دارید و اقداماتی که ممکن است که انجام شده یا انجام بشود را هم بفرمائید
ضرورت آمادگی برای مواجهه با طغیان بیماریها، اپیدمیها یا پاندمی های احتمالی
پرچمی: من اجازه میخواهم که نه از موضع رسمی بلکه به عنوان پزشک عرضکنم، اصولاً بیماری تنفسی ناشناخته حتی قبل از اینکه ما بگوییم شناخته یا ناشناخته، باید آمادگی برای پاندمیها و بیماریهایی که طغیان میکنند داشته باشیم همیشه، یکی از درسهایی که گرفتیم، این بود که همیشه اول سال ۱۰ تهدید را فهرست کنیم، بخوانیم و ببینیم و هم انتشار دهیم. ۱۰ تهدید را حداقل تحت اولویت بالا WHO هر سال اعلام میکند. همیشه چند مورد از این تهدیدها اصطلاحاً تنفسیها هستند و پاتوژنها و بیماری زاهای تنفسی. اینها به راحتی ممکن است تغییر رفتار دهند. تغییر مقاومت دارویی بدهند. در نتیجه آمادگی خیلی مهم است. در مورد خواسته این مساله اگر بخواهم به زبان ساده اشاره کنم مثال معادله حل کردن است، وقتی که یک مجهول داشت، حل آن از نظر ریاضی آسان بود. وقتی دو مجهولی میشد، مشکل میشد و وقتی چند مجهولی شود، تقریباً با دستگاههای ریاضیاتی هم حل کردن آن آسان نخواهد بود. وقتی نمیدانیم عدد بازتولید پایه الان چقدر هست. نمیدانیم چقدر از این موارد خفیف هستند و چقدر از این موارد شدید بودند و فقط میدانیم موضوع غیرمعمولی رخ داده و گروه سنی معمول نیست و همین رفتار بیماری، جای تأمل دارد و اینها همه نشانههای این هستند که هم سطح احتیاطمان را بالا ببریم و هم سطح آمادگی خودمان را.
در شرایط فعلی خطر درک شده عمومی از پاندمی کرونا یا مشابه آن، پایین است و نوعی نادیده انگاری یا کم دیده انگاری در این خصوص در جوامع مشاهده میشود. اینکه سطح آمادگی خودمان را بالا ببریم و نظام سلامت باید آماده باشد به جای خود، ولی میخواهم این را از منظر دیگری هم نگاه کنم. در جامعه ما الان چه خبر است؟ در جامعه ما الان خطر درک شده نسبت به پاندمی و بیماری تنفسی و کووید چقدر هست؟ پیامهای کووید را که ما منتشر میکردیم، بسیاری از پسخوراندهایی که از مخاطبین داشتبم، این است که مگر پاندمی تمام نشده است؟ در حالی که هیچ جا اعلام رسمی پایان نداریم. خیلی از مردم و عقلا، بسیاری از اعضای هیأت علمی هم در حوزه علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی میپرسند مگر پاندمی تمام نشده است؟ لذا خطر درک شده عمومی از اینکه یک بیماری تنفسی بخواهد مردم را آزار بدهد، پایین است. هر کشوری بنا بر مقتضیاتش، محدودیتهای کرونایی را در نظر میگیرد. مجموع رفتار و فرهنگ سلامت ما و شرایط اقتصادی اجتماعی ما در مجموع آن مطالعاتی که موجود هست، به نظر میآید تجربه ناخوشایندی که از محدودیتها و قرنطینهها و لاک داونها ولو به طور محدود داشتیم به طرفی میرود که در مجموع یک نادیدهانگاری یا کمدیدهانگاری بیماری تنفسی به چند شکل خودش را نشان دهد. خواسته یا ناخواسته، اینکه افراد نمیخواهند بپذیرند این وضعیت را حتی وقتی واجد شرایط واکسیناسیون تکمیلی هستند، این فقط خاص کشور ما نیست و در همه جا تقریباً با شدت کم یا زیاد وجود داشته است و الان در کشور ما هم شایع است.
ماجرای بدهی ایمنی
پرچمی: الان به هر حال در نیم سال دوم هستیم. بیماری تنفسی هر ساله در این فصول زیاد میشود و بعد از آن پاندمی در ۲ سال اول و استفاده از ماسک، یک اصطلاحی رایج هست در بین کارشناسانی که در همهگیری شناسی کار میکنند، میگویند که نوعی بدهی ایمنی ایجاد شده، وقتی به مدت طولانی مردم از ماسک استفاده میکنند، به هر علتی یا لاک دان وجود دارد یا جوامع جدا میشوند، ایمنی جمعی و ایمنی عمومی نسبت به آن پاتوبیوژن ها افت میکند. معمولاً تنفسیها این طور هستند، مواجهه کمتر میشود و وقتی که آن پاتوژن در واقع ورود پیدا میکند، شیوع و شدت آن بعد از محدودیتها بیشتر میشود. این همان رفتاری است که الان در نیوزیلند دیده میشود. در استرالیا در آنجا کووید دیده میشود، آنجا هم نادیدهانگاری و کمتستی هست، در ضمن قوانین محدود به کووید، عوض شده مثلاً مرخصیها کمتر شده، تشویقهایی که باید به خانمها میدادند، درنتیجه وقتی تعداد تستها کمتر شود در همه جای دنیا، آمار هم کم گزارش میشود، اما در مطالعات وجود ویروس در فاضلاب نشان میدهد که موج جدی از گردش ویروس در نیوزیلند یا استرالیا وجود دارد که همان سویههای جدید هم هستند. پس ما سویههای جدید را داریم، آنفلوانزا را هم داریم، از این طرف هم کمدیدهانگاری و یا خطر درکشده پایین، اینها به نظر میآید ملزم میکند آمادگی بیشتری داشته باشیم هم آمادگی در سطح عمومی و هم در سطح تخصصی.
باید نظام مراقبت بر هشیاری خود اضافه کند، سیستمی که وجود دارد برای تشخیص بیماریهای تنفسی چه نظام مراقبت، چه نظام مراقبت دیدهوری و چه از هر نوعی هست، بر حجم نمونهگیری و بر تعداد مراکزی که دارند نمونه میگیرند باید افزود. بیماریهای واگیر تنفسی، خیلی سریعتر میتوانند به کشورهای دیگر منتقل شوند. آن هم در کشوری که تردد بسیار زیاد دارد، کشوری که فرودگاههایش مراوده با همه دنیا دارند. کشوری که یک ششم یا یک هفتم جمعیت جهان را دارد. میتواند همه چیز نشانه این باشد که باید آماده باشیم. اگر قرار است آماده باشیم، باید به سرعت بتوانیم بیماریهای تنفسی و موارد مشکوک را تشخیص بدهیم، درصدی از آنها باید به سرعت، نمونهگیری شوند و آنهایی که غیر اینها هستند، غیر از پاتوژنهای معمول شناسایی شوند. در عین حال نظام سلامت که معمولاً پاسخ یکپارچه ایجاد کردن در آن سخت است، بخش غیر دولتی و خصوصی را هم درگیر کند و آماده باشند که اگر رفتار غیرمعمول میبینند گزارش بدهند، البته کار سختی است.
افسانه سودمندی آنتی بیوتیک برای بیماریهای ویروسی
در کنار اینها آن چیزی که خیلی مهم میشود این است که عموم مردم به جای درمانهای دیر، ناقص و نادرست، درمان به هنگام، به جا و صحیح دریافت کنند، به هر حال یک افسانهای رایج است و بسیاری از مردم متأسفانه حتی برخی تحصیلکردهها دوست دارند برای یک سرماخوردگی معمولی که به احتمال خیلی زیاد ویروسی است، آنتیبیوتیک مصرف کنند و نرخ مصرف آنتیبیوتیک هم در کشور ما خیلی بالا است.
جهانپور: گزارشهایی که حتی بعضاً رسمی است، احتمال بروز مایکوپلاسما پنومونیا در این تعداد افراد که بستری شده به خصوص در چین را مطرح دانسته بودند. ارزیابی و اطلاعات شما این موارد چقدر میتواند جدی باشد.
گویا: مسلم است که مایکوپلاسما یک باکتری است و اگر هم طغیانی ایجاد کند، در سطح گسترده نیست، مگر اینکه فکر کنیم تغییری در ساختمان باکتری ایجاد شده که هنوز شناسایی نشده است ولی واقعیت مساله این است که به نظر میرسد باید عوامل بیماریزای دیگری به خصوص آنفلوانزا در درجه اول یا حتی ویروس کرونا یا یک ویروس تنفسی که نوپدید باشد را مورد ملاحظه قرار دهیم.
ویروسهای نوپدید، یکی از پنج تهدید قرن
جهانپور: ارزیابی شما از آمادگی کشور ما، فقط وزارت بهداشت را نمیگوییم، حتی فراتر از نظام سلامت، اینکه کشور واقعاً چقدر آمادگی دارد برای مواجهه با یک بیماری احتمالی نوپدید؟ چون به هر حال یکی از تهدیدهای بزرگ فراروی جامعه بشری طی سالهای آتی همچنان بیماریهای نوپدید ویروسی خواهد بود.
گویا: در ابتدای صحبتم گفتم که نظام سلامت و ذینفعهایی که با آن همکاری میکنند و شرکای آن، پنج زمینه را بایستی تقویت کرده باشند و الان در این موقعیت تقویت را بیشتر و موضع را مستحکمتر کنند. پنج زمینه ۱- نظام پیشگیری ۲- نظام مراقبت ۳- نظام آزمایشگاهی، ۴- نظام درمان و بستری، ۵- نظام دارویی
همه تهدیدها و فرصتهای کرونا
گویا: کرونا به رغم همه تهدیداتی که ایجاد کرد و علیرغم تمام مشکلاتی که برای کشور ایجاد کرد، دستاوردهایی هم برای کشور داشت. مهمترین دستاورد آن از نظر من که بسیار بسیار هم چشمگیر بود، این بود که نظام مراقبت درمان فوقالعاده ارتقا پیدا کرد و من این واقعیت را باید بگویم که خود شاهد بودم که معاون درمان وقت، لحظهای بر زمین ننشستند و در تمام طول مدت کرونا از این شهر به آن شهر و از نزدیک شاهد این بود که بیمارستانها چه مشکلاتی دارند، چقدر نیروی انسانی میخواهد، چقدر فضای فیزیکی میخواهد، اکسیژنساز میخواهد و بلافاصله اقدام میشد و حمایتها خوب بود و الان بیمارستانهای ما در مقایسه با زمان ابتدای پاندمی کرونا از زمین تا آسمان متفاوت شده است.
توسعه زیرساختهای کشور در تولید واکسن و دارو
جهانپور: و حتی مورد اکسیژنساز فکر کنم بیش از ۲۸۰ درصد افزایش ظرفیت ظرف چند ماه حاصل شد.
گویا: این یک بعد آن است. در بعد واکسن ما اینک ۶ کمپانی واکسنساز داریم که توانایی این را دارند که اگر با یک عامل بیماریزایی غیرمعمولی، مثل کرونا و آنفلوانزا روبرو شویم به راحتی میشود واکسنهای آن را با این ظرفیت کمپانیهای واکسنساز داخلی تولید کرد. حتی برای غیرمعمولهای آن هم فکر میکنم که توانایی بالقوه و دانش فنی حتی زیرساخت لازم اکنون در کشور وجود دارد. سیستم مراقبت آزمایشگاهی ما بسیار تواناست، در سطح مرکزی، تشخیص عوامل بیماری زا حتی عوامل بیماریزای غیرمعمول را به راحتی میتوان با این امکاناتی که در اختیار دارد، زود شناسایی کرد، اگر هم نداشته باشد، به هر حال میتواند به سرعت فراهم کند. در مورد دارو و درمان هم ضمن اینکه ما مراکز تحقیقاتی و تولیدی متعدد دارویی و توانایی و ظرفیت تولید داریم اما در همه جای دنیا پیدا کردن داروی مناسب و درمان برای یک عامل بیماریزای غیرمعمول یا نوپدید، کار سادهای نیست.
ضرورت توسعه و ارتقای نظام مراقبت و مرکز مدیریت بیماریها و تقویت نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه
گویا: در مورد نظام مراقبت که من سالها مسؤولیت آن را داشتم، به نظرم میرسد هنوز جا دارد که تقویت شود یعنی به طور جدیتر تقویت شود. هم نظام ثبت بیماری، تقویت شود و هم CDC ارتقا یابد، این مسؤولیت را به خود سیدیسی بدهند تا تصمیمگیری کند و هم تأمین نیروی انسانی در فیلد ارتقا یابد. به هر حال این اطلاعات از کجا میآید، از سیستم پیاچ سی یا همان نظام مراقبتهای بهداشتی اولیه. اگر سیستم PHC ما تقویت شود، تمام کشور را بیمه کردهایم. یعنی یک بیمه قوی برای کل کشور ایجاد کردیم. توانش را داریم، امکاناتش را داریم، بایستی که نیروی انسانی آن را بشدت تقویت کنیم و نیروی انسانی کارآمد چند پیشه، یعنی من که تقریباً دارم یک کاری را میکنم و مسؤولیت یک بیماری غیرواگیر را دارم، آنقدر توانایی پیدا کنم در فیلد، در شهرستان بتوانم یک واقعه غیرمعمول واگیردار را هم حداقل شناسایی کنم و گزارش کنم و لازمه آن اینست که نظام مراقبت سندرومیک در کشور ارتقا یابد که بحث بسیار پیچیدهای است و این فرصت صحبت امروز ما اکتفا نمیکند. باید روی آن سرمایهگذاری و برنامهریزی جدی شود.
جهانپور: با اجازه شما یک جمعبندی از مبحث داشته باشیم چون به هر روی مخاطب ما مخاطب عام هست، اگر پیامی بخواهد به مخاطب و جامعه منتقل شود آن پیام کدام است و جمعبندی این پیام که بخواهیم به مردم بدهیم، چیست؟
بیم و امید همزمان
پرچمی: اگر قرار باشد به مردم پیام عمومی بدهیم همیشه باید در نظر داشته باشیم بیم و امید با همدیگر است و نباید هشدار ما آنقدر شدید باشد که هراس ایجاد کنیم یا بیاعتمادی ایجاد شود مثل برخی هشدارهای هواشناسی که تجربههای موفقی از آن نداشتیم و البته نباید این هشدارها دیرهنگام باشد و به هنگام بودن آن بسیار مهم است. قاعدتاً اگر بخواهیم پیامی ایجاد کنیم، باید جملات آن بسیار حسابشده باشند و باید بر مبنای دانش ما در مورد بیماریهای تنفسی موجودمان باشد.
رعایت پروتکلهای بهداشتی
پرچمی: اگر بر مبنای بیماریهای تنفسی موجود میخواهیم پیام بدهیم، قاعدتاً اول از همه باید بنا بر حفاظت افراد و خودمراقبتی باشد و پیام اول ما در زمینه خودمراقبتی این باشد که افراد علامتدار اصولاً از ماسک استفاده کنند، ترجیحاً ترددشان را محدود کنند. یعنی کلیه افرادی که تب دارند و کلیه افرادی که علامت مشکوک دارند، بهتر است که در خانه بمانند. بهتر است که مصرف مایعات، اصول اولیه خودمراقبتی و درمانهای خانگی بیماریهای تنفسی را انجام دهند. مصرف مایعات را افزایش دهند. بخور داشته باشند و خود این یک پکیج آموزشی است. فارغ از علت بیماری و ماسک و...
و قسمت بعدی این است که گروههای پرخطر بویژه این هشدار برای آنها هست مثل آلودگی هوا که میگوئیم بیماریهای قلبی و بیماریهای ریوی، کسانی که مشکلات زمینهای دارند، ترجیحاً بیرون نیایند. اگر قرار است بیمار پرخطر بیرون بیاید، بهتر است که از ماسک استفاده کند، فارغ از اینکه علامت دارد یا ندارد.
قسمت سوم اینکه بر محافظت سایر بیماریهای تنفسی که میتوانیم اضافه کنیم، مثل واکسیناسیون آنفلوانزا که توصیه عمومی هست. واکسیناسیون تکمیلی بوستر کرونا برای حداقل گروههای پرخطر دوباره تاکید بشود و
قسمت بعدی که باز هم بحث عمومی است، خود افراد، از حضور در مکانهای پرتردد و کمتهویه، از مراسم، تجمعات، مراکز خرید، جاهایی که رفت و آمد گروهی هست و اگر تجمعی هست، تراکم جمعیت هست و تهویه کم هست، بهتر است از ماسک استفاده کنند. برای بحث آنفلوانزا و تا حدی کووید، رعایت بهداشت دست هم بسیار مهم است.
یکی از نکات مغفولی که شاید باز حوزه رسانه خیلی بیشتر از این میتوانست روی آن کار کند، بحث آداب سرفه است، ما روی آداب سرفه کار نکردیم. معمولاً افراد برای پوشش دهان هنگام سرفه از دست استفاده کنند، در حالی که درست آن از داخل بازو و آرنج هست. اگر این آموزشها از الان شروع شود و مستمر باشد برای تغییر یک رفتار، ماندگار هست. اگر اینها رعایت شود، بشدت میتواند در محدودسازی تأثیر داشته باشد.
جهانپور: آقای دکتر فارغ از بحثهای سازمانی و مدیریتی و فارغ از بحثهای کلان در همین مواجهههایی که با بیماران و بیماری دارید، اتفاق جدیدی مشاهده میکنید یا مطابق فصول سرد سالهای گذشته و معمول به نظر میآید؟
گویا: به نظر من آنچه که الان در کشور ما جریان دارد، این است که پدیده کاملاً معمولی است و ما فعلاً با پدیده غیرمعمول تا الان مواجه نبودیم، افزایش بیماریهای تنفسی را شاهد هستیم مثل هر سال، میبینیم که از آذرماه به بعد، تقریباً ما یک دو سه ماهی درگیر افزایش بیماریهای تنفسی به خصوص آنفلوانزا هستیم، در مورد ابتلاء به کرونا در کشور، به وضوح کاهش پیدا کرده است. اما به نظر من نباید به هیچیک از اینها با خوشبینی نگاه کرد. تا پایان فصل سرما، احتمال اینکه ما مجدداً شاهد افزایش این بیماریها باشیم، هست و حتی عوامل بیماریزای غیرمعمول به دلیل اینکه زندگی در شهر، شرایط ازدحام و کلاس درس و مدرسه و دانشگاه و…، تعداد زیادی آدم داخل یک فضای سربسته و محدود وجود دارند این شرایط انتقال بیماری را تسهیل میکند، ضمن اینکه وقتی کسی مبتلا میشود، ممکن است در این شرایط حتی به بیماری شدیدتری مبتلا شود.
جهانپور: اگر بخواهید جمعبندی داشته باشید از موضوع، بهخصوص با رویکرد توصیه عمومی و مخاطب عام، توصیه حضرتعالی چیست؟
گویا: حداقل کار، اینکه رعایت آداب تنفسی را داشته باشیم در درجه اول و در درجه دوم که بسیار بسیار اهمیت دارد، برای پدر و مادرها و خانوادههای عزیز، توصیه من این است که اگر فرزندشان دچار بیماری تنفسی حاد شد، تب دارد، سرفه میکند، حتماً به جای اینکه خودشان تصمیم بگیرند، تصمیم را به پزشک واگذار کنند و اگر پزشک توصیه میکند که این کودک در منزل استراحت کند به این مسئله توجه کنند، یک فرد حتی ممکن است که علائم تنفسیاش هم ظاهراً خوب بشود، ولی هنوز بیماریزا باشد، پزشک مینویسد که بعضاً ۴ روز باید در منزل استراحت کند، آن ۴ روز را رعایت کنند و داخل منزل هم باشند، نه اینکه به جای اینکه محل کارش نرفته به این طرف و آن طرف برود. اینها همان نکات اصلی است ضمن اینکه به هر حال گروههای پرخطر باید واکسن آنفلوانزا میزدند و هنوز هم دیر نشده، کسانی که جزو گروههای پرخطر هستند، بهتر این است که واکسن بزنند و در مورد واکسن کرونا، فعلاً توصیه برای کرونا برای گروههای پرخطری هست که بیش از ۶ ماه تا یکسال از آخرین نوبت واکسنشان گذشته است.
ماجرای یک عکس!
جهانپور: شما اشاره کردید، استراحت در منزل به خصوص عدم مواجهه با افرادی که به این بیماری مبتلا هستند لازم است، اما در ایام اخیر یک تصویر که بسیار هم در فضای مجازی وایرال شد، از کودکانی که سرم به دست داشتند در کلاس درس و مدرسه از چین منتشر شد، نمیدانم تا چه حد این عکس اصالت داشت، اما این صحنه واقعاً چقدر میتواند علمی و درست باشد؟
پرچمی: بله، چنین تصویری برای من هم غیر قابل باور است در هر حال کار درستی به نظر نمیرسد.
گویا: من فکر میکنم که هوشمندانه این عکس را منتشر کردند و اگر هم صحت داشته باشد، فکری پشت آن هست، تیم رسانه آنجا، غیرحرفهای نیست و البته محدودیتهای خودش را دارد و با تمام محدودیتهای خاص خودشان به نظرم به شکل کاملاً حرفهای و نظاممند، اصرار داشته که بگوید این به اصطلاح اسم رایج آن، واکینگ پنومونی است (ذات الریه خفیف) وگرنه عکس به نظرم خیلی غیرعلمی میآید و بسیار عجیب و غریب است و آن هم دانشآموز! حتماً در کلاس باشد در حالی که سرم دریافت میکند.
نظر شما